آش غوره و بعربی حصرمیّه گویند. (فرهنگ رشیدی). آش غوره، چه ’با’ بمعنی آش است. (آنندراج) (انجمن آرا). حصرمیه. (مهذب الاسماء) (دهار). قسمی آش که دارای آب غوره بود. (ناظم الاطباء). غوره وا. غوربا: تافته طبعی مکن بر سرخوان طمع تانخوری غوره با هم ز رخ میزبان. اثیرالدین اخسیکتی. غوره با روشنی چشم ضعیفان باشد زیره با همچو مفرح ز برای بیمار. بسحاق اطعمه
آش غوره و بعربی حِصرِمیَّه گویند. (فرهنگ رشیدی). آش غوره، چه ’با’ بمعنی آش است. (آنندراج) (انجمن آرا). حصرمیه. (مهذب الاسماء) (دهار). قسمی آش که دارای آب غوره بود. (ناظم الاطباء). غوره وا. غوربا: تافته طبعی مکن بر سرخوان طمع تانخوری غوره با هم ز رخ میزبان. اثیرالدین اخسیکتی. غوره با روشنی چشم ضعیفان باشد زیره با همچو مفرح ز برای بیمار. بسحاق اطعمه
نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی قصرشیرین. محصول آن غلات، دیم و صیفی کاری. شغل سکنۀ آن زراعت و گله داری است. این دهستان از 8 آبادی کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 950 تن و قرای مهم آن هدایت، شهسواری و برارعزیز است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی قصرشیرین. محصول آن غلات، دیم و صیفی کاری. شغل سکنۀ آن زراعت و گله داری است. این دهستان از 8 آبادی کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 950 تن و قرای مهم آن هدایت، شهسواری و برارعزیز است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)